آخرین جشن خزان بر پاست...
روزگار خورشید سیاه شد؛ وقتی که باد
ابر کبودرا به مهمانی خزان دعوت کرد.....
دانه های باران ریتم سکوت آسمان را شکست
و پای کوبان بر زمین ریخت.......
سجاده ی تب دار زمین بوی خاک گرفت.....
ومن امروز مهمان ناخوانده ی زمینم ........
پ.ن:خیلی تلخه همه تولدت رو بهت تبریک بگن جز اونکه باید یادش باشه.........
سلام
دردهایم بالغ شد و من حجم بودنم را پر کردم از احساس سرد بیکسی......درد داشت اما باور کردم که باید برای رفتنت بخندم ...سیر نگاهت کنم و تو جشن نامهربانی هایت را پشت سکوت بغض دارچشمانم بگیری....اما باور تلخ تر طعم بد بوی زیستن بدون توست....
روزگارت پر ز گل ، گلخند باد
دیو اندوهت همیشه بند باد
زاد روزت پرگل ِ یاس ِ سپید
همچو برف ماه در اسفند باد
فی البداهه(کوروش)
زاد روزت ای سر سید خاطره ها
خجسته باد
هدیه ای ارزشمند از یه دوست........
ممنون که احساس نیکتان را هدیه ام کردید
یک تکه بلور از جنس حضور / یک یاس سپید از رنگ امید
با هرچی وفاست از سوی خدا / همه تقدیم تو باد
تولدت مبارک خاطره مهربان وپر احساس
سلام عزیزم................ممنون خانمی ......
لابد یادش رفته
وقتی یادش بیاد با عذر خواهی و هزار شاخه گل میاد و میگه
مطمئن باشید
سلام
شنیدید که میگن کسی که خوابیده راحت بیدار میشه اما کسی که خودشو به خواب زده بیدار کردنش محاله.............پس منم نمیتونم امیدوار باشم که میاد تبریک میگه....
انقدر از زندگانی دلگیر و دلسردم که روزی اگر بمیرم مر گ خود را جشن می گیرم ....
این کاه را چون کوه میسازد چه غوغایی در این دشت بر پاست امشب
چه پیچ و تابی دراد این اتش که .... وقتی که به دنیا اومدم
صدایی در گوشم طنین افکند و گفت من تا آخرین لحظه عمرت با تو ... اگه من و تو دوتا برگ باشیم، هنگام خزان من زودتر از تو میشکنم
تولدت رو رسما و صمیمانه تبریک میگم بانو
سلام دوست خوب
راستش کسی برای به دنیا امدنم منتظرم نبود....حتی مادرم......
ممنون از لطفتون
من و درد همدردیم! میبینی، از هر طرف که نگاه کنی میسوزی! * وقتی به خودم آمدم دیدم به خودم نرفتهام هر چه خوب بود به پدرم هر چه زیبایی بود به مادرم هر چه قابل تحسین بود از اجدادم و هر چه بدی بود به خودم رفته بود! * ولی خودم را گم نکردهام
سلام....
شادی نگاهت را ارزو دارم ....وقتی دلم تبدار ارزو ی بودنت میشود....
سلام
اول اینکه تولدتون را بهتون تبریک میگم
امیدوارم 150 سال عمر با عزت داشته باشید
از وبلاگتون و نوشته هاتون خیلی خوشم اومد
با اجازه لینکتون کردم که همیشه اینجا بیام و مطالبتون را بخونم
منتظرتون هستم.شما هم به من سر بزنید
سلام.....ممنون از لطفتون و تعریفتون........خوشحالم از تبادل لینک....
سلام زیبا بود امید وارم که بیا آپ منم نگاهی بندازی؟
سلام.
تولدتون مبارک.
امیدوارم سالهای سال سالم و سلامت و شاد و خوشبخت باشید.
سلام مهربانی کلامت ستودنی است.....
سلام
این شعرو تقدیم میکنم به خط آخر پستت ( پ.ن )
این حریفان همه هرجایی و پستند و تو نه
کم ز پتیاره و پتیاره پرستند و تو نه
این گدایان به تمنای جوی سیم تنم
چون چنار از سر خواهش همه دستند و تو نه
چون سپیدار رز آویخته این بی ثمران
خویشتن را ثمر عاریه بستند و تو نه
از تنم فرش هوس بافته خواهند و به عهد
رشته صد مرحله بستند و گسستند و تو نه
جرعه نوشان قلندر وش سرگردانند
یک شب از صد خم و صد خمکده مستند و تونه
دامن هرکه گذشت از برشان بگرفتند
گل خارند و به هردشت نشستند و تو نه
ماه افتاده در آبند و سراپا به دروغ
رونق خویش به یک موج شکستند و تو نه
*
لیک با این همه صد حیف که در بیماری
گرد بالین من اینان همه هستند و تو نه !!
دوست جدیدم سلام...........
خوشحالم کردید به هدیه ای ارزشمند...............ممنون از لطفتان....هدیه ارزشمند شما شعر زیبایتان بود
نا بود باد هرآنچه که هست
من و تو که ضرر نمی کنیم
سلام حسابی طغیان کرده روح سرکشتان ...چرا دوست من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
او که نیست
برایش دست تکان دادن ندارد
او هم تنها میشود
سلام.....پست زیبایی بود........وبت عالی -زیبا-برازنده است..............اگه به تبادل لینک تمایل داشتی خبرم کن..........تابلینکمت..........[گل][گل][گل][قلب][قلب][قلب][بدرود]
سلام و ممنون از تعریفتون......
تولدت مبارک
اگه دیر رسیدم _ که رسیدم
ببخش
مـــــن،
از تمامـــ آسمـــان،
یکــــ بــــاران را میخواهمـــــ ...
و از تمــــام زمیــــن،
یکـــ خیابانـــــ را ...
و از تمــ ــامــ تـــ ــو،
یک دستـــــ ،
که قفــــل شده در دستـــ مـــــن ...
سلام......دستانت را به من بده تا رقص درد را باهم تکرار کنیم ساز شکسته ام دیری است که زخمه بر من میزند....ا
تو و خورشید از دوستان من هستید که هردو 4 اسفند تولدتان است
حتما کامنت های خورشید را دیده ای ؟
خوشحالم که دوستانی دارم بهتر از آب روان...... دیدم فدای مهربانی کلامت....
پارادوکس عجیبی است
باید طور دیگری باشد ولی نیست
آنکس که قاعدتا باید به تو نزدیک باشد نزدیکت نیست
آنکس که قاعدتا نباید به تو نزدیک باشد نزدیکت هست
کسی که باید همراه تو باشد گاهی بزرگترین مشکل توست
.
.
فکر می کنم این پازل را بد چیده اند
حالا خیلی از قطعات گذاشته شده و کسی حوصله ندارد برگردد و از اول شروع کند
همه همان جاده غلط را با سرعت می رویم
.
پارادوکس عجیبی است بزرگترین دشمن ما سیستم عصبی خودماست
این را راننده ای که در تصادف کشته شده می داند
.
خیلی سخت است که وقتی مشکل داری، وقتی ناراحتی آنکس که باید تحقیرت کند و آنکس که نباید تسکینت دهد.
سلام
من نیز با نظر شما موافقم...مدار دنیا دیر گاهی است بر مدار خویش نمچرخد...چرایش را نمدانم.....کاش کسی دعای محبت بخواند برای مردم دنیا....
ممنون از حضور مهربانتان
شما از دوستان هم لینک من قرار گرفتدید ....
خیلی نامرده اون که بهت تبریک نگفته
چه ادم بی احساسیه و فراموش کار
من معذرت میخوام از طرف اون
راستش دیگه عادت کردم...تلخه اما عادت کردم
گذشته است تاریخ و روزش
اما بپذیرید
تولدت مبارک ام را
سلام ممنون عزیز دیر باشه بهتر از اینکه نباشه.....