از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

ای دل بیا و کمی هم بزرگ باش.....

  امشب بساط نصیحت گشوده ام....شاید دلم کمی از روزگار خود


   پند گیرد و کمتر گله کند...


شاید در این خیال خود آزار بی کسی.......

                                            

                                          دست نوازش از همه کوتاه تر کند.


   شاید دلم که اسیر است دست باد....

                                            با یاد و خاطرات تو آخر وداع کند!!!!


   امشب حکایت من رنگ دیگر است...


                                        ای دل  به هوش باش ! سخن از تو میرود....


  آخر دلم بیا و کمی هم بزرگ باش....


تو ماجرای غم واندوه دیده ای....

                                                  ـ اما بس است ـ برایت سکوت باش...


            فریاد برای قلب تو سمی است هولناک...


دیگر بس است برایت درد های نو....این زخم های کهنه تو را ریش می کند

 

 آهنگ کوچ می رسد امشب به گوش من ......لب ها سکوت میکند و حلقه های اشک


   دست وداع مرا سرد میکند....

                                          اخر بهانه ی بودن تمام شد.....


 ای دل بیا و کمی هم بزرگ باش......


نظرات 7 + ارسال نظر
کوروش چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ب.ظ http://www.korosh7042.com/

ای دل بهانه مگیر
کمی به عقل هم
بد نیست روزگار بگذرانی
اما چه سود
این دل اگر گوش شنوایی داشت
دیگر نصیحتی را نیاز نبود
آدم که دل به دل بست
باید ز عقل
وداع بایدش

درود بر خاطره ی عزیز

آسمان (شوق پرواز) چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ http://sea-sky.mihanblog.com

چرا مردم قفس را آفریدند؟
چرا پروانه را از شاخه چیدند؟
چرا پروازها را پر شکستند؟
چرا آوازها را سر بریدند؟

پس از کشف قفس ، پرواز پژمرد
سرودن بر لب بلبل گره خورد
کلاف لاله سر در گم فرو ماند
شکفتن در گلوی گل گره خورد

چرا نیلوفر آواز بلبل
به پای میله های سرد پیچید؟
چرا آواز غمگین قناری
درون سینه اش از درد پیچید؟

چرا لبخند گل پرپر شد و ریخت؟
چه شد آن آرزوهای بهاری؟
چرا در پشت میله خط خطی شد
صدای صاف آواز قناری؟

چرا لای کتابی خشک کردند
برای یادگاری پیچکی را؟
به دفتر های خود سنجاق کردند
پر پروانه و سنجاقکی را؟

خدا پر داد تا پرواز باشد
گلویی داد تا آواز باشد
خدا می خواست باغ آسمان ها
به روی ما همیشه باز باشد

خدا بال و پر و پروازشان داد
ولی مردم درون خود خزیدند
خدا هفت آسمان باز را ساخت
ولی مردم قفس را آفریدند!

سلام

دوست گرامی هدیه ارزشمندی بود

کوروش جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ق.ظ http://www.korosh7042.com/

من دلم می‌خواهد
خانه‌ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوست هایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می‌خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی‌رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می‌کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می‌نویسم ای یار
خانه‌ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟
فریدون مشیری

سلام هدیه زیبایتان ماندنی است

کوروش جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ق.ظ http://www.korosh7042.com/

من ان ستاره ام …
نورم از ماه.. تردید هایم رنگ اما و اگر…..و تو انجا ماندی …سمت افسانه تکراری من….ماه میخندد ومن اشکبارحسرت…

بزرگوار جسارت کلامم را بزرگوارانه تحمل میکنید وسکوت بلند میکشید و این کار شما مرا باز جسور تر از گذشته میکند..


پوقتی که ویرانه ای را
کنجشکی بال شکسته برمی گزیند برای اندکی آسودن
گویی پرنده ی همای است
بر شانه ای نشسته
برای سلطنتی رویایی
من از اینهمه مهرت سپاس ها دارم

استاد گرامی شما همیشه با کلام زیبایتان مهر سکوت میزنید بر زشتیهای سخنم
پایدار باشید

حسین براری جمعه 27 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ http://shamejam.com

سلام خانوم خاطره ...

چه روح لطیفی ...

حظ بردم ممنون ..

موفق باشید

یا علی مدد

سلام آقای براری گرامی خوشحال شدم به امدنتان

دریا شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ http://sea-sky.blogfa.com

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام. خسته نباشین.
آسمان میخواد برا چند وقتی
بره. ازتون میخوام نذارین بره.
نگین من گفتم.
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

سلام
اگه کاری از دستم بیاد کوتاهی نمیکنم

افسانه شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

باز دلکم غمگین است

گله ای پشت گله

آه و سوز همراهش

و نمک دمسازش

و بر این زخم کهن

شعرها بنیان است

هریک از خط عمیق

یادگاری از عشق

عشق ای معدود

عشق های محدود

عشق های خاکی

وبه ظاهر عالی

که در انتها تو خالی

دوست گرامی سلام ..خوشحال به امدنت ...گویی یاران رفته می ایند ...

به قول رودکی :بوی جوی مولیان اید همی....

پایدار باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد