یک بار و فقط یک بار می توان عاشق شد … عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق … یک بار و فقط یک بار … بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست
نوشت “قم حا ” … همه به او خندیــــــــــــــــدند!! گریــــــــــــــــــــــست … گفت به “غم ها ” یم نخندید… که هر جور نوشته شود درد دارد!! ... از ته به سر بخوان تا مــــــــنِ آن روزها را بشناسی…!!
سلام

عالی بود. عالی!
چه استعاره ی قشنگی..
دلم شعرهای کودکانه می خواهد
دلم همان دلِ کودکانه می خواهد
من می گویم : دلم را پشت کوه نینداز!
گم و خسته و نالان می شود
عوضش دلم را کودکانه کن!
تا اینقدر کوچک نباشد!!!
دل کودکانه ام بزرگترین دلها بود..
ندانستم!
سلام دوست مهربانم
چندی است که مانند عروسک هایم میخندم.....مات ومصنوعی....
خوشحالم ازبودنت
کاش قلم
.......... نشانی تو را
........................ می نوشت
..................................... نه در به دری مرا
سلام دوست خوبم
چه خاطرات دربه دری دارم...
عشـــق اســـت قمـــار و من بازیگر آنــیـم
نقش قمر افتاده بر آب و تماشـــــگر آنــیم
چه ساده دستم رو شد و باختم...
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت
نمی توان گفت
و حتی نمی توان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی...
سلام خاطره ی عزیز
یک بار و فقط یک بار می توان عاشق شد …
عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ،
عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق …
یک بار و فقط یک بار …
بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست
سلام بانوی مهربانی
بار دوم دیگر اصل نیست....
سلام [گل]
کاش قلم ...
............ نشانی تو را ...
........................... می نوشت ...
......................................... نه در به دری مرا ...
و من تا ابد عمو زنجیرباف را سلام نخواهم داد ... !
من نیز فریب همین بازی تلخ راخوردم
پشت کوههای بلند ...
هر طلوع و غروب
دلم ...
خاک پای خورشید است .
من مثل گوش ماهی گنگی در انتظار
بر بستر سیاه نگاهت شکسته ام
بی ناخداست ... کشتی افکار بی خدا ...
بی پشتوانه ام ...
بی صبر و بی شکیب ...
برگل نشسته ام
برای زیبایی کارتون ستایش کمترین کاره
نوشت “قم حا ” …
همه به او خندیــــــــــــــــدند!!
گریــــــــــــــــــــــست …
گفت به “غم ها ” یم نخندید…
که هر جور نوشته شود درد دارد!!
... از ته به سر بخوان
تا مــــــــنِ آن روزها را بشناسی…!!
چقدر زحمت دارد . . .
آدم بودن را میگویم !
این را میشود از مترسک ها آموخت
آن ها تمام عمر می ایستند تا آدم حسابشان کنند
سلام خاطره ی عزیزم
مینویســَم برآے خودمـ ،برآے دلمـ ،برآی یکے کهـ .....
غریــــبه بود... آشنا شد.....عــآدتـ شد... عشقـ شـُد......هستے شـُد... روزگـار شـُد...عزیز شــُــــد..........