امشب مسافرم!
عطر تورا می پیچم اینجا
- لای لباس کهنه ی احساس -
وشاید
درمیان خاطرات خاک خورده
-و یا -
در میان دخمه ی تاریک بودن های تکراری
به دست بغض های حسرت آلوده
تن یخ بسته ی آوار دار بی کسی ها را
درون ساک تردیدم گزارم......
بیا امشب مسافر باش با من
ای دل گستاخ و بازی گوش!!!
وسر کن چادر خاکی که بوی یادهای کهنه را دارد......
چه بی احساس میخواند دوباره
_مرغک بی بال افکارم _
که سوگ عشق را باور کنم در خود........
لباسم را می پوشم
_مسافر وار _
برایم آب می پاشد هوای ابری چشمم.....
ومن ساکم هنوز در دست تردید است.........
و من ساکم هنوز در دست تردید است...
سلام.
مثل همیشه خواندنی و پر از احساس.
موفق باشید.
سلام مهر نگاهت را سپاس
به امید روزهای روشت تر ....
+ ایمیل برام اومده بود : حالا هرچی ! آدمی با دردهایش زنده ست ، بساز !
سلام نازنینم
امید به پایان یافتن تمام دردها
سلام .
اول اینکه قالب جدید مبارک
لعنت به تمام کسانی که تو نیستن اما ...
عطر تورا می زنند ...
سلام...
ممنونم نازنینم...خوشحال شدم از امدنت
نمی گویم بمان بلکه سفر کن
اگر روزی نگاهت با نگاهی در هم آمیخت
شدی عاشق!! به یاری قلبت آویخت
نخواهم خورد قسم دلشاد باشم
دلم گیر و خودم آزاد باشم
مخواه از من که من آرام باشم
اسیر عشقی بی فرجام باشم
قسم میبندم اما، در شبانگه
کنم بهرت دعا من تا سحرگه
که خوشبختی کنارت زنده باشد
فقط مهمان قلبت خنده باشد
نمیگویم ز کار خود حَذَر کن!
نمیگویم بمان یا که سفر کن!
بمانم منتظر با شوق روزی
که بر عشقی بجز عشقم نسوزی
شعر از :مرضیه فضلی
سلام دوست خوبم
هدیه ارزشمندی بود سپاس دارم همیشه
از وقتی سفر را باور کردم ... فقط هوای ابری چشمانم بدرقه گر من است ...
سلام و درود
بی نهایت زیبا ...
آنقدر که وصف احساس پس از خواندن این قطعه نا ممکن است .
سپاسگزار و ممنونم .
سلام استاد مهر
قصه هایم ....
گاهی شور ترین غذای دنیا از اب در میایند .
بس که با نیامدنت شور ش را در اوردی...
احساس زیبای تان را سپاس که همیشه مهربان نگاهم میکنید و غم گویی هایم را نیک می پنداری..
مقصدت گر کوی جانان است ، ما راهم ببر
سرزمین باده نوشان است ، ما را هم ببر
سلام..
هدیه ی زیبایت را سپاس دوست عزیز
سلام
ایشالا ....
از انار شکافته، قطره سرخی چکید
گفتی خون گریه می کند
انگار این نیز دیده است
آنچه که ما دیدیم
قدسی قاضی نوری
سپاس تو....
گاهی باید رفت.
قبول داری گفتن دوستت دارم به کسی که واقعا دوسش داری سخته ؟
سلام
ببخشید میخاستم گل بفرستم بلاگاسکای گل نداره
سلام خاطره
یکی از قشنگ ترین کارهات بود
سپاس از اینهمه زیبایی
به من حق بده
که میل به خوردن نداشته باشم
این بغض*ها که
تو به خورد من می*دهی
سیر سیرم می*کند
سلام انا
طعم بغض میداد بارانی که دیشب بر رویاهایم بارید...
ممنونم نازنین و خوشحالم به بودنت
هــــیـس !!
هــــیـس !!
فـقــط سکــــوت می کــــــــــنیم
در بــرابـر تمــــام حــرف هایی که دیگرانند
شـــاید گهـــگـاهی دوســـت داشـــتن را به زبـــان بیاوریــــم ..
اما دنیای من خالی تر از ان است کــه
کســـــی بخواهــد بشــــنود ..
هَمـه پُـل های پُشت سَرمـ را ...
خَــراب کـــردمـ از عمـــــــــــد ... !
راه اِشتبــــــــاه را نَبــــاید بَـــرگشتـــ...
شاید برای نیامدنت همان پل شکسته بهترین بهانه باشد....
گاهی از خودم بدم می آید..
از این من ِ بی رحم و بی ملاحظه بدم می آید...
از این من که می خواهد همه چیز را به طرزی وحشیانه بشکند و خراب کند...
از این من که هیچ چیز و هیچکس را نمی شناسد..
از این من که حتی تو را با آن دستــهای مهربان رها می کند و می رود پی کارش، بدم می آید..
از این من که حتی نمی گذارد صدای تو را بشنوم، بدم می آید..
چون خوب می داند تنها چیزی که متوقف اش می کند
صدای غمگین توست..
مریــم مَــلِــکــدار
سارای عزیزم
همیشه از بودنت و هدیه های زیبات خوشحال میشم
فوق العاده بود.
لذت بردم خیلی...
سلام و سپاس گزارم نازنین
سحر نزدیک است
با بوی بغض ترک خورده ی باران
و سایه های خیال...
فکر می کنم هستی
و در حریر مهتاب تو را می بافم به خیالهایم.
در رویاهایم
همیشه هستی ..حتی وقتی
اسمان بهانه هایش ابری است
خوشحالم که هستی خانمی
به خدا نمیتونم احساس خودم را بعد از خوندن مطلبت و شنیدن آهنگ وبلاگت بگم.
فوق العاده بود
فوق العاده
سلام دوست خوبم
ممنونم که سر میزنی و نوشته ناقصم را زیبا میگویی.
سلام
شما قشنگ تر می نویسید
سلام
این دیگه از لطف شما و مناعت طبعتونه.....