آسمان می گیرد و زمین تشنه ترین نغمه ی دلتنگی را
زیر لب می خواند......
خاک احساس من امروز ترک دار تر از هر روز است.....
و دل- تب زده ام - عطش قطره ی باران دارد.....
دلم اینجا تنهاست....مثل آن بغض فرو خورده ی عشق
"که نه می بارد ونه می گذرد"
هوس ابر به باریدن نیست .....شاید او نیز چومن دل تنگ است
دل دریایی ات خاطره جان


همیشه آرام ِ به مهر باد
سپاس از تو که ناگفتنی هایت نیز پراز خواندنی است
امید بارانی از مهر ،هیچگاه نگذارد که زمین احساست به ترک برسد
سلام
استاد برگوار شما همیشه مرا شرمنده ی مهربانی هایتان میکند
پایدار باشید
سالها رفت و من و باغچه ی پژمرده
به امید عبث آمدن ِ فصل یهار
چشم بر در دوختیم.
اینهمه باد،
و باران و تگرگ و برف را
یاوه بین
ماخوردیم
زینهمه چشم به راهی یارا
واسف بیهوده
اینک اما
چه عبث پژمردیم
فی البداهه در پاسخ کامنتی از مهرت آمد
زیبایی کلامتان شرمنده ام کرد از این سیاه مشقی که کردم شما بداهه اینگونه گیراوزیبا می نویسید وای من و وای من....
بله بانو دلتنگ است
دلتنگ دستهایی که او را بطلبند
زیبا و مختصر بود متن دلنشین تان
درود
سلام گرامی...شعر نو بود به خدا..... این بار متن نبود کمی فقط دقت میکردید متوجه میشدید...اما شدید دلتنگم....برای آنکه باید باشد و نیست..
هوس ابر به باریدن نیست .....شاید او نیز چومن دل تنگ است!
سلام. من برگشتم. آپمممممممممممممممممم!!!
فرارسیدن ماه عزای حسینی بر شما تسلیت باد.
سلام خوشحال شدم به امدنت
ایام عزاداری امام حسین بر عاشقان ان حضرت تسلیت باد
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
از نـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست...!
قطعه ای بسیار نغز و زیبا بود ...
ممنون از این هدیه ی نفیس .
درود بر حضور خوبتان..