گاهی هوایت که با دلم بازی میکند
خیالت اشکی میشود بر سرخی گونه هایم....
احساس ناپخته ام چنگ میزند بر گیسوان خاطرات
و تو میشوی !!!!
دل شوره ی آرزو هایم....
ورخت های خیس انتظار
زیر باران خواستنت بوی ماندگی میگیرد....
چقدر تلخ است وقتی....
هوایت هست و تو نیستی.......
چقدر تلخ است وقتی
هوایت هست و تو نیستی....
میفهمم...
چقدر سخت است!
کاش که بودی و مکمل این هوا می شدی!
آن وقت ، دیگر من چه می خواستم؟
تو که بودی،
انگار همه چیز بود!
اما دلخوش دارم
که خدایی هم هست
در این نزدیکی....
کاش جایی بود تا هوای نبودنت رافریادمیکردم
سلام خاطره جان
خوبی خانمی؟
امیدوارم بهتر شده باشی. هرچند که می دونم این غمی سهمگین بوده است...
نثار روح مادر شما و تمام مادران درگذشته ی اهل حق:
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
به این امید، رقم می زنم این صلوات عظیم الشأن را ،که تا وجود دارد، برایشان کرور کرور ثواب می شود انشالله
ممنونم که به وبلاگ حقیر بنده سر می زنید
سلامت و شاد باشید
سلام ممنونم که هستی و مهربان نگاهم میکنی...برای تمام لطفتت سپاسگزارم
وقتی می آیم و نیستی..یعنی می میرم و نیستی...
زندگی را کمر میشکنم بغض ها را همه گره میزنم و آشفته تا آخر دنیا می دوم و تو نیستی...
من بهانه میگیرم سکوت را می شکنم به هر دری میزنم و...تو نیستی...
سلام خاطره ی عزیزم
وقتی تو نیستی تمام دنیا هم که جمع باشند انگار یک چیز دنیا کم است ؛
آنقدر کم که تمام هستی زیر سوال می رود
سلام نازنینم
عجب هوای نبودنت نفس گیراست..مثل هوای خواستنت مسموم و کشنده
دلم لکه ی ابریست در هوای خیالت ...
که جز بارش هیچ نمی داند ...
سلام دوست گرامی
بسیار سپاسگزارم از این اثر برجسته و زیبا
بارانی و با طراوت باشید
کاش کمی بارانی میشد چشمانم
تا این بغض آلوده را را مرهمی میشد
سلام دوست خوبم ...همیشه مهربانید
هوی تو
همیشه همان هواست ...
هوای سرد دلتنگی ...
پای ، در بند تو دارم هنوز ،
راه فرارم نیست ...
شوق دیدار تو دارم هنوز ،
تاب و قرارم نیست ...
آتش چه زنی ،
جنگل سوخته ی عمرم بار دگر
ریشه در قلب تو دارم هنوز ،
طوق بهارم نیست
مهرتان راسپاس
تلخ است
نمی فهمم
این همه درد را کجای دل پناه دهم
دنیا خانه ی اجاره ای
درها و پنجرهها را بستهام ولی
هنوز سردم است.
یا تو رفتهای، یا...
نه، گزینهی دیگری نیست
حتمن تو رفتهای!
(رضا کاظمی)
+ سلام ؛ خوبی بانو ؟
سلام مهربانم
نمیدانم حالم چگونه است؟چیزی تا چهلم مادر نمانده و من بی تاب تر شده ام...چقدر زود دیر میشود
سلام بر بانو
از باران گفتی این رو به یاد آوردم , امید که بپسندیش
زیر باران باید رفت
عشق در لحظه ای پدید میآید،
دوست داشتن در امتداد زمان،
این اساسیترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است
سلام بر مسافر روزهای بی کسی
ممنونم که همیشه مهربان سر میزنی براین غم خانه ی دلتنگی هایم
سلام خاطره ی عزیزم
کابوس میدیدم.....!
از خواب پریدم تا به آغوش تو پناه ببرم.....
افسوس....
یادم رفته بود که از نبودنت به خواب پناه برده بودم....!
سلام بانوی همیشه مهر
لطفت را همیشه سپاس دارم
سمفونی غمها همیشه تکرار می شود.
می نوازد و می خواند اما تلخ تر از قبل می شود...