از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

مــی دانـــی

اگـــر تو را آرزو می کنم

برای ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!

شــایـــــد

آرزویــی زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ...



پ.ن:نشانیم عوض نشده...هنوز هم در این خانه ام...فقط زندگی نمی کنم...




نظرات 15 + ارسال نظر
آ . د . م دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:02 ب.ظ http://1adam.blogsky.com/

به دنبال آرزویی بهتر بگرد ، بی شک پیدا میکنی ...

افسانه دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:12 ب.ظ

سلام خاطره ی عزیزم

همه می میرند اما همه زندگی نمی کنند

سلام بانوی عزیز
موافقم....

افسانه دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:14 ب.ظ


یکنفر در هـمین نزدیکــی ها
چــیزی
به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است
خیالـــت راحت باشد
آرام چشمهایت را ببــند
یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است
یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا
تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد...

مرتضی دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ب.ظ

من کیستم !

که مرا جستجو کنی

با واژه های ناب هر لحظه

زیر و رو کنی

من کیستم !

با خیالم گفتگو کنی

پیرهن پاره دلم

با نخ خاطره رفو کنی

...

من کیستم !

از درد فراق

خون دلم بر سبو کنی

چو گل خشکیده لای دفترت

شب ها به خلوت بو کنی

در برابر اینهمه زیبای کلام و احساس چیزی جز سکوت ندارم..

مرتضی دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ

سلام دوست خوبم


خونه ات به هر کوی و برزنی که باشد

با چشم دل تو را می جویم

غنچه رخسارت به هر باغ و گلشنی

که شکفته باشد

شمیم یادت رهنمای دل است

هر نفسی که تو را می بویم

سلام...
خانه ام اینجاست.... بین شما
اما به ویرانه ای میماند احساس ویران شده ام

فرح دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 ب.ظ http://farahbano.blogsky.com

آرزوها اغلب دست نیافتنی هستند...

دست نیافتنی.......شاید شبیه بغض های که میل به بارش ندارند

کسی که دیگر هیچکس نیست دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ب.ظ

امید که آرزهای زیباترت در دسترس باشد

امید؟؟!!!!
خاطرات له شده...ارزوهای دست نیافتنی......و توووووووویی که نمیشناسمت.....

هدی سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 ب.ظ http://aftabgardantariin.blogsky.com

آرزویی بهتر ...
نه
سراغ ندارم ...

بهترین ها نثارت باد نازنینم

مرتضی سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:04 ب.ظ

چو رفتی ،

ندیدم آفتاب رخسارت بر آئینه ام

شکستم آئینه را ،

از آئینــــــه بیزارم هنـــوز

و من هنوز در تکرار اینه ها یاد تو را میبینم

ANNA سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ http://gong.blogsky.com

ﻛﻼﻍ ﭘﺮ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﻴﻢ:

ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺑﻰ ﺗﻮ ﭘـــﺮ


ﻓﻜﺮ ﺑﻰ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﭘـــﺮ

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻏﻴﺮﺗﻮ ﭘـــﺮ

ﻋﺸﻖ ﻛﺴﻰ ﺟﺰ ﺗﻮ ﭘـــﺮ

ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﭘـــﺮ

ﮔﻠﻢ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﻧﭙـــﺮ....

سارا چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ق.ظ

سلام

بیشتر آدما به آرزوهاشون نمیرسن !

اری میدانم و من نیز جز همان گروهم

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ق.ظ

دوستت دارم
و آفتاب بغلم می کند
پشت میز اداره ام می گذارد

دیگر غروب است
آفتاب هم به خانه ی خود می رود
نمی دانم راه خانه ی من کدام است

شمس لنگرودی

سلام سارا مهربان دیری است نشانی خانه ات را از هرکه میپرسم جوابم نمیگوید..
و تو همچنان نشانیم را میدانی..

امید چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

میدونی ابجی!
همیشه از ان می ترسم که راه خانه ام را گم کنم
پیشنهاد می کنم یه جایی ادرس خانه تان را در کیف همراهتان نگهداری کنید

سلام
دل گم کرده ام نشانی خانه ام را کس نمیداند

ترانه هایم چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ http://hajehsan.blogfa.com/

درودی پس از روزاهایی بی ارزویی!

سلام و خوش امدی...

مسافر یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:24 ب.ظ

همین بودنت برای خیلی ها یک دنیاست پس دنیای ما بمان همیشه بمان

مهرتان را سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد