"باید فراموشت کنم....
دیری است تمرین میکنم"
باید همه احساس را در جیب های خالی ،تردید
یکجا _ جا _ کنم.......
وقتی که تکراری شود
عکست درون قاب دل.....
بهتر که آتش میکشد
حسرت درون سینه ام.....
اکنون که عقلم مست نیست.....
یا
دست تو در کار نیست.....
پای خیالم لنگ بود؟؟؟!!!
یا
مستی از حد بیش بود؟؟!!!!
از دستم افتاد و شکست....
اندیشه های یاد تو.....
درکوچه های بغض شب
پیچید عطر یاد تو......
حالا جنایت میکنم
دل را به مسلخ می برم
قربانی احساس را....
پهن خیابان می کنم.....
باید فراموشت کنم
دیریست تمرین می کنم....
شعر قشنگی بود.
اگه برا خودته که عالی.
موفق باشی
معملا درد نویسی های خودمو تو وبلاگ میزنم
salam khatere jan
khobi azizam
webloge ghashangi sakhti
matalebet khoshkelo khondani bod
be manam sar bzan shayad az matalebe manam khoshet omad
سلام.. خوشحالم که سر زدید....حتما سر میزنم...
بگذار شبی مهمان آغوش تو باشم
قصه ناخوانده هجران گوش تو باشم
نا خورده شرابی از لب مستت
بگذار دیوانه و مدهوش تو باشم
افتاده ز پایم بر کوی تو جانا
دستم تو بگیر تا همدوش تو باشم
مستم کن و جانم بستان ساقی عریان
وانگه ... بگذار فراموش تو باشم
سلام هدیه ارزشمندتان را سپاس
خاطره جون خوشحال میشم نظرتو راجع به پست جدیدم بدونم
تو این مورد نظرات دوستان میتونه بهم کمک زیادی کنه
ممنون میشم
حتما سر میزنم خانمی
فراموشم نمی شود
مشق عشقی که هر شب می نوشتم
درد عشقی که هر روز می چشیدم
سلام
مثل همیشه زیبا و دلنشین .
هر چند کلمات سپاسم رنگ تکرار گرفته اند ...
اما آثارتان بسیار روز بروز بدیع تر و زیبا تراست
بی نهایت سپاس
سلام دوست مهر...همیشه همراهمی با دل نگارهای زیبا....
بودتان همیشه بهترین مشوق است
من امتحان کردم
نمی شود فراموش کرد
اصلا و ابدا
سلام...شاید من نیز نتوانم.....
این شعر خیلی قشنگه...
چند بار خوندمش.
تبریک میگم.
سلام . مننونم عزیزم
فراموشم تو کردی نازنینم
من اینجا با غم و غصه قرینم
اگر چه طالب مرگ منی تو
الهی غصه بر چهره ات نبینم.....
هدیه ای زیبا و ارزشمند بود .
پای خیال لنگ نمی شود
دردِ من این است...
زندگی*ام پر از چیزهای نانوشتنی*ست...
مثلِ صدای خاموش کردنِ سیــگار
در لیوانِ چای...
سلام نازنیم.خوشحالم که سرزدی
من می توانم ... می شود ...
آرام تلقین می کنم ...
عزیزم امیدوارم اگه فراموشی بهترین راهه، بتونی وگرنه قدرت کنار اومدن باهاش رو خداوند بهت هدیه بده ...
سلام. ....ممنونم عزیزم
یک عذرخواهی به خودم بدهکارم !
برای اینکه غرورم را شکستم ....
برای اینکه همیشه احساساتی بودم ....
برای اینکه انسان بودم ... !!!
چه تلخ باور کردم باید زندگی کرد در این دنیا به حکم ادم بودن...
بازی نبود
اما باور نمی کنم !
یک برد و این همه باخت !
او دلم را برد ...
و من تمام وجودم را باختم ...
سلام و درود
منتظر آثار ناب شما هستم
سپاس از لطف بیکران شما .
سلام دوست همیشه مهر...
لطفتان همیشگی باد....
باور باخت تلخ تر از همه ی خود شکست و باخت ادم را میسوزاند...
همیشه برنده باشید
به هم می ریزم الفبای اسم تو را
دوباره می شناسمت خطای دید است یا وفای دل؟!
تب کرده افکارم چشم هایم هذیان می گویند
من به تو مبتلا شده ام !
از دلم تا عشق فاصله تنها یک توستـــــ...
سلام
حضورمهربانت را سپاس
همیشه سخت ترین جای کار اینه
که
تظاهر کنی
چیزی نشده
زهر می باید خورد انگارید نوش....
کجاست
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قربانی احساس را ...
احساسم به گل نشسته.....
خیلی قشنگ بود خانم خاطره
ممنونم از مهر نگاهت
سلام.
خیلی زیبا و پر از احساس
ممنون