از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

کابوس های تنهایی

    ذهنم با عرق سرد یک کابوس پر تکرار از خواب پرید...


 بوی تند سیگار سمت نگاه باز پنجره بود!!!!


                                           و تلنگر تردیدوار اشباح بی صدا ،سکوت شبانه ام را بلعید......


هجوم اوهام،اندیشه ی خواب را از چشمانم ربود


           والتماس حسرت دار یک بغض،نفس ثانیه هارا گرفت 


آغوشم را پر می کنم از تنهایی و ......


   بانگاه جغد وار به مهمانی خواب های بی ستاره می روم

نظرات 10 + ارسال نظر
ehsan دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:37 ب.ظ http://roozbarooz.blogsky.com

شعر خیلی قشنگی بود

ممنونم گرامی..

امید دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:44 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

انشاله خوابهای خوب ببینید

شما دیگه چرا ؟!

منظورم کاربرد سیگار در دلگویه هایتان

سلام....سیگار که بیزارم شدید......اما توصیف فضا بود...

افسانه دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ب.ظ http://gtale.blogsky.com/

سلام خاطره ی عزیزم

کابوس همدم شب های تارم گشت
آنجا که رویاهایم را بلعیدم
وبا یک لیوان سکوت بغضم را سرکشیدم


بسیار زیبا بود

سلام مهربانم....
ممنونم که دلگرمم میکنی....

ستوده دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ب.ظ http://sootoodeh.blogsky.com/

خوب بخواب بانوی من با خواب های طلایی .
سلام خاطره جان .
چه زیبا وصف میکنی ببینم خاطره جان تو دبیر ادبیات نیستی ؟؟؟؟
راستی قالب نو میارک چقدر از این قالب خاطره دارم .
این اولین قالبی بود که گذاشتم .
انشالله همیشه شاد باشید

سلام....من کابوس های شبانه تلخ بهم مانوسیم.....
این قالبها دست پخت دخترمه و من در اون هیچ نقشی ندارم...ببخشید که اجازه نمیده یه قالب پایدار بمونه....
روزگاری است که فراموش کردم از خودم چی میخوام

حمید دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:50 ب.ظ

خاطره جان

خاطره ها را رفو کردم

افاقه نکرد

دورشان انداختم

می خواهم از نو...

خاطراتی مدرن بسازم

که لااقل یک ویو خوب که داشته باشد؟؟!!

سلام..گاهی باید از نو شروع کرد.....بی خاطره....بی ماجرا .....

سیتاک سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:14 ق.ظ http://sitaak.blogsky.com/

کابوس های تلخ تو رویا های شیرین من است ...
آخر هنوز هجرانت را به خواب ندیده ای !

ممنون از کلامت زیبایتان

سیتاک سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ق.ظ http://sitaak.blogsky.com/

سلام . مثل همیشه سرشار از احساس و زیبا
ممنون از لطف کلام دلنشین شما .

سلام استاد بزرگوار...
وقتی کلام نازیبایم را میخوانید ابراز لطف میکنیدشرمگین از قصور بیانم میشوم...حضورت سبزتان را سپاس

کوروش سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.korosh7042.com/

هجوم اوهام را از دل برون کن
سر خود راه خوابی شیرین را پیدا می کند
من نفس ثانیه هایم را در آغوش خیال می پرورم
در سکوت شبانه ام

درود بر بانوی خاطره ها
جغد بدآوای نومیدی از تو دور

سلام....ممنون از حضور همیشگی تان...جغدوار بیتوته میکنم در جایی که میدانم برای من نیست...

مسافر سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:28 ب.ظ http://doncorleone.blogsky.com

هنوز گمان می کنم دستانم
نه برای من
که برای توگندمزار را نوازش می کند.

ممنون که هستید...

حسین چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:25 ب.ظ http://hadisenafs.blogsky.com

"آغوشم را پر می کنم از تنهایی و ......"

لطفا تسخیرم نکنید !!!!

یاعلی

سلام..دردها تسخیر میکنند تمام کشور دلت را تا سبک بال بودن ها را فراموش کنی...
خوشحالم که می ایید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد