آهنم که یه کوره سپرده شدم پتک روزگار بی امان ودم به دم لحظه به لحظه فرود آمد بر سر احساس سرخ دلم اینک که در بازار همهمه بر سرمن چانه می زنند این بی خیال هوارهای تازه رسیده تنم مور مور ِ ضربات پتک می گیرد اگرچه فولاد نشد اما به فرهادی ِ شیرین عمر رفته رسیدم (کوروش) درود بر بانوی خاطر حزین جمعه نوشته ات تابوت زرین احساسی است به دست دیگران که خود بر دوش می کشی
اسم مشترک و دوست عزیز مشترکمون(انا) اینها باعث شد بیام اینجا و از امدنم خوشحالم دوست داشتم اینجا رو
سلام هم نام پریشانی من.... خوشحالم به امدنت ...دوست دارم برایم بمانی و من سرودهایم را به گوش یادهای تلخ نگویم.... به قول انا..تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی...عزیزم از اینکه در لینک دوستانم هستی خوشحالم
--------------------------------------------------------------------------------
ای کاش
آن کوچه را دوباره ببینم
آنجا که ناگهان
یک روز نام کوچکم از دستم
افتاد
و لابه لای خاطرات گم شد
خاطرات رها شده ام بوی توهم میدهند...کاش عکس از ان روزها بود..
همین که هستی دنیایی می ارزد دوست عزیزم
سلام ..عادت کرده ام به نام انا بخوانمت ...مرا ببخش ...با بلونا برایم بیگانه میشوی....خوشحالم که امدی...
اینهمه زیبایی در سرودن غم و غصه
خوشا به حال غم و غصه
اگر شادی بود از حسرت و حسادت دق میکرد
داداش امید سلام
حسرتها دق کردنی نیست جان کندنی است ذره ذره ابت میکنند.
آهنم که یه کوره سپرده شدم
پتک روزگار بی امان
ودم به دم
لحظه به لحظه
فرود آمد
بر سر احساس سرخ دلم
اینک که در بازار همهمه
بر سرمن چانه می زنند
این بی خیال هوارهای تازه رسیده
تنم مور مور ِ ضربات پتک می گیرد
اگرچه فولاد نشد
اما به فرهادی ِ شیرین عمر رفته رسیدم
(کوروش)
درود بر بانوی خاطر حزین
جمعه نوشته ات تابوت زرین احساسی است
به دست دیگران
که خود بر دوش می کشی
سلام استاد بزرگوار..
همیشه مهربانی نگاهتان شرمگین کلمات سپاس من میشود....شاد باشید...
دیوار ما همیشه کوتاهه
راحت باش
چه جانی کند !دلی که در هوای تو جان داد.......
سلام بهار خانوم..خوشحال شدم به این سرک کشیدن...بازهم میام اگر چه دیوارتون مثل دیوار دلتنگی های من کوتاهه
شاید اخر راه است این بن بست .
سلام خاطره جان
اسم مشترک و دوست عزیز مشترکمون(انا)
اینها باعث شد بیام اینجا و از امدنم خوشحالم دوست داشتم اینجا رو
سلام هم نام پریشانی من....
خوشحالم به امدنت ...دوست دارم برایم بمانی و من سرودهایم را به گوش یادهای تلخ نگویم....
به قول انا..تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی...عزیزم از اینکه در لینک دوستانم هستی خوشحالم
های........های.......های...
چه حای میدهد جان کندن بی سر......سر کویش ....به ازای شنیدن سرش... های ....های..
بیراه که نمی گویم خاطره
سلام
حالتان خوب اس استاد موسیقی
و تو چه میدانی حال و روزم را .........
گاهی نفسهایم که اتش کشیده زبانه میکشند نیز از سوز دلم بی خبرند...