از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

دلت که صبور شد

دلت که صبور شد؛کم کم میشوی شهر بی مسافر.....


آسمان آرزوهایت رنگ حسرت میگیرد و سکوت همیشه حرفی برای گفتن دارد.....


نگاه شرم زده ات که سرخ میشود؛ ناخود آگاه بغض پشت چشمانت مهمانی میگیرد......


ودر تکرار روزها هجاهای انتظار برایت معنا میشود.......


دلت که صبور شد،شانه هایت سخت می شود

 

                                                               برای بدوش کشیدن خاطرات بو گرفته.......

نظرات 13 + ارسال نظر
مسافر شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ب.ظ http://doncorleone.blogsky.com

مسافر شهر سکوت. ...
تـو تـعبـیـر کــابـوس پنـهـونمی
شب بـی قـرار پـریـشونمی.
همین لحظه که شب نشین توام
تو هم پرسۀ دشمن جونمی

سلام....ممنون از دلنوشته ی زیبایتان...مهربانانه سر میزنید مثل همیشه

کوروش یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:57 ق.ظ http://www.korosh7042.com/

صندوق دلم
پر از هوای تنهایی است
مسافرشب های رویایی ام
بیا
بی کوله بارت
نمی گذارم


درود بر بانوی خاطره ها

مسافر شهر بیکسی که باشی برایت همیشه زندگی یک معنی دارد ان هم تکرار....
سلام استاد بزگوار !!!! کلامتان همیشه من را مهمان لذت واژه های نغز میکند...حضورتان سبز

امید یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

من که میمیرم واسه خاطرات بو گرفته

مگه هر چیزی بو میده بده؟

سلام...هر خاطره یه بویی داره...منم عاشق بوی خاطره ی بهاری بودم که لذت داشتنش رو یه بار ارزو کردم اما کسی بیدارم کرد وگفت بر خیز.....خواب بسه...

برایم بمان یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ

دلم صبور نمی شود
به خدا این بغض گران صبر نمی داند چیست !!!

دلت که صبور شد ...میتونی راحت با اون بغض ته گلوت نفس بکشی....حتی بدون درد

برایم بمان یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ

بنویس
بنویس و هراس مدار
از آن که غلط می افتد
بنویس و
پاک کن
همچون خدا که هزاران سال است
می نویسد وپاک می کند
و ما هنوز زنده ایم
در انتظار پاک شدن
و بر خود می لرزیم



(شمس لنگرودی)

سلام
دوست خوب هدیه زیبای است امدنت و اشعاری که برایم رد پا میگذاری..

ANNA یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

شهر بی مسافر که مقصد نمی شناسد

سپهر یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 ب.ظ http://acappuccino.blogsky.com/

دل ها مان صبور شده اند که تلخی به شیرینی رنگ باخته ست !؟
سلام

سلام...
رنگها نمی شناسم...شاید علامت پیری است....

آنا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:28 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

برایم بمان دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:52 ب.ظ

چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم

تمبر و پاکت هم هست

و یک عالمه حرف

کاش کسی جایی منتظرم بود...



از : ساره دستاران

نقطه دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:33 ب.ظ http://tahnoghte.blogsky.com

خاطرات نابود می کند...

چه خوب چه بد... تلخ اند...

ستوده سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ق.ظ http://saba055.blogsky.com/

سلام خاطره عزیز.
مرسی از لطفی که به بنده داشتید .
من همیشه خواننده نوشته های زیبایتان از طریق همسرم بوده ام اما خاموش
به نظر من خاطرات چوب های خیسی هستند که با آتش زندگی نه میسوزند ونه خاکستر میشوند فقط جای زخمشان برای سالها میماند .
البته من همیشه خاطرات خوبم را در ذهنم به یادگار میسپارم

سلام ....یه کنجکاوی کوچولو باعث شد پیداتون کنم ...اقا تون خیلی بهم لطف دارن و همیشه به بودنشون تو وبلاگم افتخار میکنم.
من رنگ خاکستری خاطراتم را به تن کرده ام تا هروز یادم بمونه کجای کارم اشتباه بوده ...کهنه پرستی نمیکنم اما هر روز نا خوداگاه در تکرارش سر میکنم......
روزگارت خوش ...سبزی زندگی همیشه سبز تر ....

مهدیه سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ http://zekipedia.net/

سلام

"ناخود آگاه بغض پشت چشمانت مهمانی میگیرد" هی وایِ من

خیلی متن قشنگی بود

سلام عزیزم خوشحال شدم بهم سرزدی....

مسافر سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 ب.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سلام
به رسم ادب برای احوال پرسی خدمت رسیدم ولی از پست جدید محروم شدم
شاد باشید و سر بلند
این روزا خیلی سردمه نه از هوای زمین بلکه از هوای دله خودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد