از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

با تبر،بر درخت احساسم نزن

                                           من دل بریدن را بلدم......


زخم هایم تازه نیست

                      ولی وقتی خاطراتم را بو میکشم

                                                              دود آتش حسرت

                                                                                      به چشمم میرود.......



نظرات 19 + ارسال نظر
آرمان دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:15 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

گمان نکنم شما هم مثل من دل بریدن را بلد باشید
پس بانو!لاف نزنید
دل بریدن یعنی تیغ به رگ احساس کشیدن
اسان نیست

سلام....
دل بریدن ..یعنی نهایت دل کندن...و زن له میشودمیشود در برابر این شکست چون تمام خودرا برای دل بریدن به میدان می اورد.....
ممنون از حضورت

آنا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:29 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

ارزوهای متفاوت

سپاس از اینهمه احساس که در طاعون خرج کردی
روزهایت پرتقالی


سلام خاطره
خوب باش همیشه
به جای همه ی ما

سلام انای زیبا نویس و با احساس
سیاه قلم زدنم از احساس درد است که تجربه ی تلخ زیستن را تکرار میکند

روزهایت ابی....

مریم بانو دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ب.ظ http://m-z-f.blogsky.com

سلام خانم.
نوشته هاتون جالبه و دلنشین.
با تبادل لینک موافقین؟

موفق باشید.

حتماخوشحال میشم
من شما لینک کردم

کوروش دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:48 ب.ظ http://KOROSH7042 .COM

امان از این دود در هم پیچاننده ی احساس
جز خاطره میماند از آن
وقتی که زمان و مکان بر سر بی مهری است
درود خاطره ی عزیز

سلام استاد بزگوار!!!
دود احساس همیشه به چشم میرود واشک را جاری میسازند

افسانه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:54 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام خاطره جون
وای چقدر زیبا بود
اما مگه احساسی هم مونده؟ جز تنه ی خشکیده
قالب نو هم مبارک

سلام
فکر نمیکنم دیگه چیزی مونده باشه احساس که دیگه هچ.....
راستش زیاد به این قالب های من دل نبند چون از سر بیکاری عوضش میکنم

حمید سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

چقدر سروده هاتون زیباست

از اینکه با این وبلاگ اشنا شدم خرسندم

دوست خوب سلام...نگاه زیبا بین شما کم کاری هایم را زیبا میبیند...
از این که حالتون خوبه خوشحال هستم و سر که میزنید خوشحال تر

ANNA سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

لینکت کرده ام
دیگر بیخبر نمی شوم
بیخبر نمی شوی
منت اگر بگذاری
بانوی مهربان
سپاس

سلام دوست خوب خوشحالم کردی ومفتخر ...من دیر گاهی است که شما را در لینک دارم فقط گاهی انقدر زیبا مینویسید که خجالت میکشم تا کلامی از من نیز در ان وبلاگ باشد

حمید حقی سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:06 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

به خاطر شما آپ کردم

و به خاطر اوناییکه دوستشون دارم

به همین سادگی

منتی نیست

فقط بهانه ای برای گفتن دوست داشتن پیدا کردم

باز به همین سادگی

دوست مهربان سلام
متن زیاتون رو خوندم...مثل همیشه یه انتخاب عالی بود وقتی رد پاتون کمرنگ میشه نگران بودنتون میشم و حال مفتخر به حضور مهربانتون

حمید سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

حاکم ...کت
بار آخر، من ورق را بادلم بر میزنم

بار دیگر حکم کن اما نه بی دل!با دلت، دل حکم کن

حکم دل:

هرکه دل دارد بیندازد وسط!تا که ما دلهایمان را رو کنیم...

دل که روی دل بیوفتد عشق حاکم میشود!

پس به حکم عشق بازی میکنیم..

این دل من! رو بکن حالا دلت را....!دل نداری؟

بر بزن اندیشه ات راحکم لازم!

دل گرفتن....

دل سپردن....

هردو لازم! عشق لازم.

ممنون از هدیه خوبتون دوست خوب

حمید سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:03 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

ANNA چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:38 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام بر بانوی خاطره ها
نوشته هایت سبز است
با خود سبزینه می اوری
منتظرم
همیشه در طاعون راس ساعت دلتنگی ست
و تو راس ساعت دلتنگی دعوتی !



تاره فهمیده ام که همسنیم
و رشته ات ادبیات است
خوشحالم که با تو و خاطره هایت اشنا شده ام
من را سرافراز می کنی با امدنت
همیشه زیبا می گویی
همیشه زیبا می نویسی
و اخرین عکسی که گذاشتی پر از احساس است

سلام عزیز مهربان !!!!
سن مهم نیست زخمهایم بیشتر از سنم درد دارم کرده است....من مفتخر شدم به دوستی شما...رشته ی درسی من داغ بزرگی است انهم در دل ....سکوت میکنم اما بغض هایم ترک دار تر از همیشه صورتم را مینوازد...از این همه ابراز لطفت ممنونم خوبم...

ANNA چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

راستی قالبت را دوست می دارم
رنگش رنگ ادمهاست
خاکستری
نه انقدر بد که نخواهی شان
نه انقدر خوب که بخواهی شان

قیدش هم همیشه بود !!!!

خاکستر نشینی عادت تلخ پر تکرار ادمهاست...
.ارزو هایت ابی....

مسافر چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سلام
گاهی این زخمها بعد از اینکه به ظاهر خوب میشن ولی بعد ها سر باز میکنن

سلام
وای از این دردهای نو به نو....

نقطه چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ب.ظ http://tahnoghte.blogsky.com

...

ANNA جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

سامان جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ق.ظ

خیلی زیبا بود میگم چرا دیگه بمن سر نمیزنی؟

سلام.ببخش کمی گرفتارم حتما اولین فرصت

ANNA شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام خاطره
منتظر مطلب جدیدت بودم
و همچنین حضور سبزت
کجایی خانوم



سلام مهربون راستش سرم گرم بود....حتما یه کاری میکنم....

ANNA شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

تا وقتی که تو هستی

تا وقتی که یاد تو در خاطر من جاریست ..

تا زمانی که دستای گرمت همراه دستای خسته منه ..

تا وقتی که نگاهت ...

تنها پناهگاه و تکیه گاه نگاه سرگردان منه ..

تا زمانی که تو همسفر جاده زندگی من هستی ..

تا وقتی که شونه های تو ..

امنترین جای دنیاست برای من ..

من زنده ام ..

برای زندگی کردن با تو ..

ولی اگر ..

یاد تو در خاطر من ..

نگاهت پناهگاه من..

شونه هایت امنترین جای من..

نباشد ...

ممنون از هدیه ی خوبت....

آنا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ب.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

هم همزاد دردهایمی
هم همنوایم

سلام عزیز دل

سلام نازنینم.....مهربان به تنهایی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد