از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

آهسته تر شعر درد بخوان....

  آهسته تر گریه کن  ! اینجا همه خوابند٬ رد  شوم مرگ احساس  

 

    بر دیوار ها خاطره گذاشته است...

 

    وای !کبودی سایه های درد پشت چشمانم پر رنگ شد 

  

    باز دیدگانم٬ ماجرای  بی خوابیم را  به همه خواهد گفت  

 

     گره ای کور درگلو دارم که توان فریاد را ازمن گرفته است..... 

     

    دیگر برایم نخوان! من تمام اشعار تردیدهای کشنده را ازبهرم 

 

     تمام واژه هایش را با قافیه ی سادگی ترانه کردم ودر گوش تنهاییم خواندم .... 

 

           تا شاید اندوه هایم کمی بخواب روند. 

 

   سینه ام میسوزد از حجم بودن ٬ طنین آتش  حسرت پوستم را داغ می کند 

 

                                                تا زنده وار بود خود را تکرار کنم.......

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
غلامرضا سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:39 ق.ظ http://azarkade.blogsky.com

درود بر شما ، ... بسیار زیبا بود و در عین حال، ضدحال... ، بقول عزیزان آذری زبان :" دردلرین داغلارا" (درد هایت از تنت جدا شود و بخورد بر سینه کوهها!) ... در ضمن این عکس پست قبلیت خیلی خوشگله... زنده باشی و پایدار آذرکده

کوه بیچاره زیر بار شناخت خداوندی نرفت و از هم متلاشی شد حال می خواهید غصه ی ادمیت را بخورد
دوست خوب ممنون از حضور سبزتان

برایم بمان سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ق.ظ http://titi-mz.mihanblog.com

؛زنده وار بود خود را تکرار کنم....... ؛
.
.
.
من از تمام ساعت های دنیا متنفرم !

برایم بمان سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:49 ق.ظ http://titi-mz.mihanblog.com

نه می شنوم
نه می پذیرم

زمزمه را بر می دارم

می بینم

می شود خوابی را نوشت

چشم فروبندد

هیچ نبیند

بلند می شوم

زمزمه را بر می دارم

تو را می بینم

همیشه با اشعار زیبایتان مرا شرمنده می کنید
متشکرم

برایم بمان سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:51 ق.ظ http://titi-mz.mihanblog.com

هیس
ساکت
بیدارم نکن
برایم نخوان
قلب های ویران شده
بیدار شدن نمیخواهند!

امید سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

قلمتان غوغا کرده است
درود بر این طبع روان

دوست گرامی سلام بودنتان دلگرمی است بر من
کمی نقد گرایانه به نوشته هایم بنگرید خوشحال میشوم معایب کارم را بدانم

فریبرز سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://delafruz.blogsky.com


آه ای تنیده به زنجیر های درد
آه ای رسیده ز روز های دشت سرد
آهسته شعر درد را ورق بزن
آهسته این کلام غم انگیز را بگو

هر چه آهسته شعر درد را خواندم نمی دانم چرا رنگ رخسارم بر عالم اسرارم را فاش کرد..
ممنون از بودتان

برایم بمان چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:06 ق.ظ http://titi-mz.mihanblog.com

آنروز . . .
تازه فهمیدم . . .
در چه بلندایی آشیانه داشتم . . .
وقتی که از چشمانت افتادم . . .
هنوز دست و پای دلم درد می کند . . .
چقدر شکستن سخت است . . .
وقتی تو داری نگاه می کنی!

t hirteen چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:25 ب.ظ http://thirteen-of-crazy.blogsky.com/

سلام
خوبین؟
مرسی از حض...
بازم ممنون

سلام
ممنون که سر میزنید و مطالبم رو می خونید

مینا شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ق.ظ http://minaazad.blogfa.com

گذشته ها را دفن می کنم یک روز نو با اندیشه های نو..گذشته در گذشته به امید آنروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد