از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

از خویش گفتن ها.....

دلم از دنیا که میگیره بغض هام رو این جا فریاد میکنم..

نظرات 1 + ارسال نظر
آزادسرو یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ http://pahndasht.blogsky.com/

من اما اگر اشک می‌دیدم بر چشمانش، می‌دانستم هنوز پادشاهیِ قلبش در دستانِ من است.

دریغا که خنده‌هایِ دیوگون بر لبانش نقش بست و رفت...

سلام
وقتی سایه وار دل به مهتاب می بندیم
ندانسته خود را
در گرداب غم اسیر می شویم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد