تو در همهء خاطرات من جا داری
لابه لای پرده ها
در یکایک برگها و گلهای باغچه
حتی روی رومیزی صاف اتو کشیده ام جای تو هست
از پنجره که به حیاط نگاه می کنم تو در تمیزی شیشه ها نشسته ای . .. .
اما همچنان سهم من آسمانیست که
آویختن یک پرده آن را از من می گیرد . . .